چند روزي بود كه به علت سفر و يه سري مشكلات فرصتي براي به روز كردن مطالب دست نداده بود ، از عزيزاني كه به اين وب لاگ سري ميزنند عذر خواهي مي كنم.راستش امروز قصد دارم در مورد انگيزه نوشتنم در اين وبلاگ سخن بگم.
خيلي وقت بود كه نوع نگاه هموطن هايم بخصوص جوانان به زندگي و بي انگيزه و بد بين بودن آنها به زندگي آزارم ميداد.همه جا بد بيني و ياس ميديدم حتي در اونهايي كه مشكلات خاصي هم ندارند.به اتفاق يكي از دوستان به فكر راه اندازي وب لاگي افتاديم كه بتوانيم در مورد مثبت انديشي و راحت تر زندگي كردن بنويسيم.اين تصميم مصادف شد با بحث هاي انتخابات و ... .بعد از اين اتفاقات دوستم براي ادامه تحصيل به خارج از كشور رفت و من هم بي انگيزه شدم.يك روز كه در اينترنت دنبال اطلاعاتي از يك فيلم بودم تصادفي به وب لاگ ميترا نگاشت برخوردم. دوباره به شوق آمدم كه قلم را بدست بگيرم .